به گزارش گروه فرهنگی قدس، در فصل نخست این مجموعه تلویزیونی، زندگی و سلوک علمی و فرهنگی باقر ساروخانی؛ پدر جامعهشناسی ارتباطات ایران، مهدی گلشنی؛ استاد نامدار فیزیک و فلسفه، علی شیرازی؛ استاد برجسته هنر خوشنویسی، سیدمحمود طباطباییفر؛ چهره ماندگار پزشکی، علیاکبر رشاد؛ فقیه و استاد حکمت اسلامی، غلامرضا فیاضی؛ استاد فلسفه و حکمت اسلامی، احمد خاتمی؛ استاد برجسته زبان و ادب فارسی، محمدعلی آذرشب؛ استاد ممتاز زبان و ادبیات عرب دانشگاه تهران، حسن انوری؛ چهره ماندگار زبان و ادبیات فارسی، نصرتالله تابش؛ نظریهپرداز سینمای اسلامی، سیدعلی موسوی گرمارودی؛ چهره ماندگار زبان و ادبیات فارسی و... به تصویر کشیده شده است. حسن علیزادهفرد کارگردان ۱۵ قسمت از این مجموعه مستند ۲۶ قسمتی است.
با او درباره ویژگیهای ساخت مستند درباره زندگی مفاخر و ضرورت پرداختن به آن و همچنین جذابیتها و چالشهای تولید این گونه از مستند به گفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانید.
علیزادهفرد در ابتدای سخنان خود با اشاره به اهمیت ساخت مستند زندگی مفاخر و مشاهیر فرهنگی، میگوید: من معتقدم برای آگاهی هر چه بیشتر نسل نوجوان و جوان هم که شده باید از این گونه مستندها ساخت و حمایت کرد. متأسفانه در حال حاضر شخصیتهای غربی الگوی نوجوانان ما شدهاند و چقدر خوب است چهرههای فرهنگی و علمی خودمان را به بچهها نشان بدهیم و بگوییم این افراد چه زندگی و دستاوردهایی داشتند و در نهایت اینها الگوی نوجوانان و جوانان ما بشوند.
میراث مستند برای قشر جوان
وی در ادامه افزود: همین نوجوانان و جوانان امروز، مدیران آینده کشور هستند و باید چنین افرادی الگویشان باشند و در گام نخست اینکه بدانند چه شخصیتهایی در این سرزمین زیستهاند و در دوران زندگیشان چه کردهاند نکته بسیار مهم و سازندهای است. خاطرم است زمانی که مستند دکتر ساروخانی را میساختم ایشان به این خاطره اشاره کردند که در آمریکا درس خوانده و همان زمان هم به او پیشنهاد شده آنجا بمانند اما دکتر تأکید کردند که کشورم را دوست دارم و میخواهم به ایران بازگردم و آنجا کار کنم. خب در این کشور برای چنین افرادی هزینه شده و آنها هم نتیجه همان زحمات و سرمایهگذاریها هستند و یا استادانی مانند گرمارودی و انوری به معنای واقعی یک ایراندوست بودهاند.
علیزادهفرد درباره پیوستنش به این پروژه از علاقه شخصی خود میگوید و تأکید میکند: من شخصاً به این پروژه علاقهمند بودم و با وجود اینکه مستندهای اجتماعی زیادی ساختهام اما برای خودم هم جالب بود که در حوزه مفاخر علمی و فرهنگی مستند داشته باشم. آقای صدوقی، تهیهکننده و محراب محمدزاده، مجری طرح پروژه به من پیشنهاد دادند و من هم قبول کردم و از همان ابتدای کار در پژوهش و تحقیق حضور داشتم. با اینکه در طول ساخت این مستندها با مسائل متعددی روبهرو میشدیم و هماهنگیها زمانبر بود اما به عنوان یک تجربه جدید آن را بسیار دوست داشتم.
دیر به سراغ این سوژهها میرویم
این مستندساز درباره چالشهایی که در ساخت مستند شخصیتهای حقیقی وجود دارد، یادآور میشود: متأسفانه قشر مستندساز دیر به سراغ این سوژهها میروند. به نظرم مهمترین نکته این است که ما باید این شخصیتها را به تصویر بکشیم، گرچه بسیار دیر به سراغ این آدمها رفتیم و عملاً ورود به زندگی برخی از این افراد به دلیل کهولت سن، کمتر امکانپذیر است. به طور مثال زمانی که ما به سراغ آقای انوری رفتیم ایشان ۹۵ساله بودند و ما دیگر نمیتوانستیم وارد زندگی این شخصیت شویم چون یکی از چالشهای ساخت مستند همین بود که یک چیزهایی از حوصله و طاقت استاد خارج بود و طبیعتاً فرصتی پیش نمیآید که یک نوجوان یا جوان با تمام جوانب زندگی آنها آشنا شود.
زوایای پنهان شخصیتها در یک مستند
علیزادهفرد درباره اینکه چه میکند تا مستندهایش برای مخاطب جذابتر باشد، تصریح میکند: ما تمام تلاشمان را کردیم که در این مستند ناگفتههای این افراد گفته شود. مثلاً در مورد آقای گرمارودی بیشتر مردم ایشان را فقط محدود به شعر و شاعری میدانند در حالی که این طور نیست و استاد گرمارودی در مباحثی همچون ترجمه، تدریس و فعالیتهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی هم ید طولایی داشته و به همین سبب علاقهمند بودم بیشتر وارد زندگیشان بشوم و به هر طریقی هم که شد این کار را کردیم؛ از مصاحبه با دوستانشان گرفته تا استفاده از آرشیوهای متعدد و سعی کردیم به همین شیوه آن را جذاب کنیم؛ اما مستند زمانی جذابیت پیدا میکند که زندگی فرد را به تصویر بکشید و سراغ زاویههای پنهانی بروید که کسی آن را ندیده است. متأسفانه یکی از مشکلات ما در مجموعه «آیینه عمر» بودجه کم بود و یا مقدور نبود وارد زندگی این افراد بشویم به طور مثال آقای انوری علاقه نداشت ما وارد خانهاش شویم و مستند را در مکان دیگری ساختیم.
این کارگردان در ادامه با اشاره به مسائل مالی و بودجه ساخت مستند متذکر میشود: البته تلویزیون از ساخت مستند حمایت میکند اما برآوردها خیلی پایین است. مستند با کار داستانی خیلی فرق دارد و در فیلم داستانی همه چیز مشخص و برنامهها معلوم است اما در مورد مستند این طور نیست و نمیتوان روند کار را پیشبینی کرد. در حالی که اتفاقاً همه این موارد باید پیشبینی شود و اگر یک فیلمساز بخواهد یک مستند خوب و تأثیرگذار بسازد باید مسئله بودجه را در اولویت قرار داد.
زمان برای ساخت مستند مفاخر را از دست ندهیم
علیزادهفرد در بخش دیگری از صحبتهای خود به وضعیت مستندسازی درباره مشاهیر فرهنگی اشاره میکند و میگوید: در این مدت کارهایی انجام شده که نمونه آن «چهار سرو» تولید شبکه مستند است اما در مجموع روند تولید به نظرم در سطح متوسط است و باید سراغ چنین آدمهایی رفت و صداوسیما هم باید پیشقدم شود و تا دیر نشده به سراغشان برود. ما وقتی این شخصیتها را از دست میدهیم تازه یادمان میافتد که باید به زندگی آنها میپرداختیم و فقط افسوس میخوریم.
نظر شما